امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

درد دل مامان با پسرش

کاش قلبم درد تنهایی نداشت چهره ام هرگز پریشانی نداشت برگهای آخر تقویم عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت پسرم زندگی پستی و بلندی زیاد دارد سعی کن آنقدر محکم و استوار باشی که طوفان غمها نتواند به تو آسیبی برساند دلم می خواست الان می تونستم باهات درد دل کنم و حسی رو که در درون دارم رو باهات درمیون بذارم ولی هنوز شنیدن این مسائل برای شما خیلی زوده امیدوارم روزی که وبت رو می خونی شاد باشی عزیزم ...
7 دی 1390

برای امیر محمدم

امیر محمد من ... تو از کدوم ستاره کنده شدی و اومدی تو آغوش من ...   از کی اینهمه بزرگ شدی .. کی اینجوری قد کشیدی ...   یعنی دو سال و یک ماه شد که دارم مزه ی عسلیتو زیر دندونام مزمزه می کنم ...یعنی دارم باهات بزرگ میشم .... به حرف میام ... راه می افتم ... قد میکشم ...   اما انگاری هیچی ندیدم .. هیچی نفهمیدم .. کی بود می گفت بزرگ شدن بچه هاتونو خوب نگاه کنین ... من نگاه کردم اما توی دور تند این زندگی .. توی وانفسای شلوغ پلوغی جهان بی در و پیکر اطرافم ... من خیلی کم تونستم ببینمت قشنگ من ... نازنین من ... شیرین من .. ببخش منو مهربون...
7 دی 1390

برای امیر محمدم

امیر محمدمن ... تو از کدوم ستاره کنده شدی و اومدی تو آغوش من ... از کی اینهمه بزرگ شدی .. کی اینجوری قد کشیدی ... یعنیدو سال و یک ماه شد که دارم مزه ی عسلیتو زیر دندونام مزمزه می کنم ...یعنی دارم باهات بزرگ میشم .... به حرف میام ... راه می افتم ... قد میکشم ... اما انگاری هیچی ندیدم .. هیچی نفهمیدم .. کی بود می گفت بزرگ شدن بچه هاتونو خوب نگاه کنین ... من نگاه کردم اما توی دور تند این زندگی .. توی وانفسای شلوغ پلوغی جهان بی در و پیکر اطرافم ... من خیلی کم تونستم ببینمت قشنگ من ... نازنین من ... شیرین من .. ببخش منو مهربونم ... ...
7 دی 1390

حسی مادرانه

  عارفانه ........ عاشقانه ....... می نویسم از احساسات پاک مادرانه ....مادر شدن حسی است آسمانی .....تو راه آسمان را برایم هموار و مرا به خدا نزدیک تر کردی   اعتراف می کنم که به دنیا آوردن امیر محمد احساسات مادرانه ام را شکوفاکرد ..... احساسات مادری همان است که به من توان گذشت و فداکاری و نوع دوستی را داد احساسات مادری مرا از غم و غصه و تنهایی نجات داد احساسات مادری به من کمک کرد تا مرضهای روحیم درمان شود و زخمهای کهنه ام مرهم یابد احساسات مادری به من کمک کردتا فکر و ذهنم را از فکر و خیال های بیهوده و پلید پاک کنم احساسات مادری زندگی را برایم شیرین وآرامش بخش کرده است احساسات مادری به من کمک کردتا از شهوت دنی...
7 دی 1390

حسی مادرانه

عارفانه ........ عاشقانه ....... می نویسم از احساسات پاک مادرانه ....مادر شدن حسی است آسمانی .....تو راه آسمان را برایم هموار و مرا به خدا نزدیک تر کردی اعتراف می کنم که به دنیا آوردن امیر محمد احساسات مادرانه ام را شکوفاکرد ..... احساسات مادری همان است که به من توان گذشت و فداکاری و نوع دوستی را داد احساسات مادری مرا از غم و غصه و تنهایی نجات داد احساسات مادری به من کمک کرد تا مرضهای روحیم درمان شود و زخمهای کهنه ام مرهم یابد احساسات مادری به من کمک کردتا فکر و ذهنم را از فکر و خیال های بیهوده و پلید پاک کنم احساسات مادری زندگی را برایم شیرین وآرامش بخش کرده است احساسات مادری به من کمک کردتا از شهوت دنیا و زر و ز...
7 دی 1390

پسرم

عزیز دل مادر خدایی که در آسمان قلب توست نگاهبان همه قلبهای آسمانیست پس قوی باش و از افتادن نهراس ...
7 دی 1390

حس من

امیر محمد جان نفس هايم به نفس های تو بسته است برای كشتنم نيازی به خشونت نيست از من كه دور و دورتر شوی نفس كشيدن از يادم می رود امیر محمد جان نمی دونم چرا هر روز که بزرگ و بزرگتر می شی دلم بیشتر می گیره چون می دونم بچه ها بزرگ که می شن از پدر مادرهاشون دورتر می شن منو ببخش می دونم حس قشنگی نیست ولی واقعیت داره     ...
7 دی 1390